مهاجرت امروزه موضوع داغی است. به یکی از آن چیزهایی تبدیل شده است که یا از آن متنفر هستید یا عاشقش هستید؛ هیچ حد وسطی وجود ندارد. با این حال، مطالعات و آمار نشان میدهند که مهاجرت قاعدهمند تأثیر مثبتی در کشورهای میزبان دارد. اما ما قصد نداریم در حال حاضر در مورد سیاست صحبت کنیم. در زیر، تجربیات یک مهاجر را بخوانید تا ببینید مهاجرت چگونه زندگی شما را تغییر میدهد.
وقتی تصمیم به نوشتن این تجربیات گرفتم، قصد داشتم به شما نشان دهم که چطور چیزی که میتواند یکی از سخت ترین اتفاقاتی باشد که یک انسان می تواند از آن عبور کند، در عین حال میتواند به طرز چشمگیری به یک تجربه مثبت و تغییر دهنده زندگی تبدیل شود.
قبل از بر شمردن نکات مثبت، باید جزئیاتی درباره پیشینه خود به شما ارائه کنم تا کل داستان بتواند معقول باشد. من در کاراکاس ونزوئلا متولد شده ام. مکانی که 17 سال اول زندگی ام را در آنجا زندگی کردم. من از 4 سالگی بیسبال بازی میکردم و بیسبال قسمتی اساسی از زندگی من بود.
این رویای بیسبال بازی کردن در بالاترین سطح باعث شد تا من در سن 17 سالگی خانه را ترک کنم، سوار هواپیمایی به مقصد کانادا شوم و تحصیلات دانشگاهی ام را با یک سطح کاملا ابتدایی دانش انگلیسی شروع کنم. انگلیسی من خیلی ضعیف بود و بیشتر اوقات من حتی یک کلمه به انگلیسی را هم نمیفهمیدم.
خلاصه، چهار سال بعد من از دانشگاه با 3.5 G.P.A فارغ التحصیل شدم، با دو سال تجربه کار در روزنامه دانشگاه و چندین جایزه برای مقالاتی که در مجله نوشتم.
اگر فکر میکنید که پس از آن به کشورم بازگشتم، اشتباه میکنید. من در واقع یک سال دیگر در کانادا کار کردم و بعد از اینکه پروانه کار من تمام شد، به مادرید در اسپانیا رفتم؛ جایی که در 2.5 سال گذشته در آنجا بوده ام. بنابراین اساساً میتوانم بگویم من در سه کشور مختلف مهاجر بوده ام و شما در انتهای پست با کشور سوم نیز آشنا خواهید شد.
داستان نویسی کافی است، اکنون زمان آن رسیده است که دانش خود را با شما به اشتراک بگذارم. در اینجا 5 نکتهای را که از مهاجر بودن یاد گرفتم برای شما آورده ام.
بیشتر بدانیم: هر آنچه در رابطه با مهاجرت به کانادا باید بدانید.
تنهایی اجتنابناپذیر و لازم است
اولین خاطرهای که من از آغاز زندگی جدیدم در دانشگاه در یک کشور جدید دارم، تنهایی است. وقتی خانواده ام مرا به خوابگاه رساندند و خودشان به ونزوئلا برگشتند، اوایل ژانویه بود و خوابگاه کاملاً خالی بود. بسیاری از افراد حتی در کشور خود احساس تنهایی میکنند، با این حال، اینکه قادر به برقراری ارتباط با افراد نباشید، اینکه تلویزیون را روشن کنید و چیزهایی را تماشا کنید که مربوط به فرهنگ شما نباشد، و اینکه غذایی را بخورید که تا به حال در زندگی تان نخورده اید، نوعی دیگر از تنهایی است.
توجه داشته باشید که من در سن 17 سالگی، هرگز یک روز را هم بدون حضور دوستان و خانواده ام در کنار خود نگذرانده بودم. بعد از گذشت دو هفته، من موفق شدم دوستان جدیدی پیدا کنم و وقت خود را با آنها بگذراندم. شروع کردم به وفق دادن خود با شرایط. با این حال، دورههایی وجود داشت که در اتاق خوابگاهم احساس تنهایی می کردم. این یک تجربه تکان دهنده بود، من هنوز هم میتوانم چشمانم را ببندم و به آن روزها بازگردم و همان درد و ناامیدی را حس کنم.
اکنون، با نگاهی به آن درسهای سخت، می فهمم که همان روزها به من کمک کردند تا شخصیت خود را شکل دهم. این تجربیات به من امکان رشد و پیشرفت و مهمتر از همه تبدیل شدن به یک فرد سازگار را دادند که مهم نیست با چه چالشی روبهرو باشد، همیشه راهی برای ادامه دادن در مسیر رسیدن به اهداف خود پیدا میکند.
توانایی سازگاری، کلید موفقیت در زندگی و به خصوص در دنیای استارتاپ است. من مطمئن هستم که آن روزها و ماهها به من کمک کردند تا این مهارت را توسعه دهم، به همین دلیل من چالشهای جدیدی که روزانه در شغلم ایجاد میشوند را دوست دارم.
جهان بزرگ است، خیلی بزرگتر از آنچه فکر میکنید
مطمئناً جهان بزرگ است. 7 میلیارد نفر انسان و میلیونها موجود دیگر این سیاره را خانه مینامند. اما وقتی برای مدت طولانی در جایی زندگی می کنید بدون اینکه از شهر یا کشور خود خارج شوید، درک شما از جهان کم میشود.
4 سالی که در کانادا گذراندم به من امکان یادگیری زیادی در مورد فرهنگ کانادا، سیستم سیاسی آن، تاریخ آن و موارد دیگر را داد. من آنقدر به زندگی در این کشور عادت کردم که وقتی دوبار برای دیدار با خانواده ام به ونزوئلا برگشتم ، احساس عجیبی در کشور خود داشتم. لازم به ذکر نیست که وقتی به اروپا آمدم هم با چیزهای عجیب زیادی روبهرو شدم.
اکنون، 7 سال پس از ترک خانه، قلب من خانه پرچم سه کشور است و آنچه میگویم برداشت گستردهای از جهان است و من سعی کردم از هر جامعه بهترین استفاده را ببرم تا بتوانم بهترینِ خودم باشم.
این تجربه تحولگرا در ابتدا ممکن است گیج کننده باشد، اما یک مزیت در دنیای تجارت و محل کار است. این ترکیب فرهنگها به من اجازه داده است که با مردم از همه اقشار راحت برخورد کنم و روابط ارزشمندی را با مردم قارههای مختلف برقرار کنم.
بیشتر بخوانیم: مدارک لازم برای درخواست ویزای کانادا چیست؟
هرگز بیخیال رویاهایتان نشوید
به یاد داشتن این جمله الهام بخش ضروری است. وقتی از کشور خود خارج می شوید، نام خانوادگی و شهرت شما، تجربیات و ارتباطات شما در کشورتان باقی میماند. شما باید در کشور جدید از صفر شروع کنید و این اصلاً کار ساده ای نیست.
من یاد گرفته ام که بعد از تلاش سخت، غلبه بر چالشها و رقابت با همه افراد، حتی اگر به هدف خود برسم هم باز باید روز بعد شروع به تلاش برای رسیدن هدف بعدی خود کنم. هنگامی که یک مهاجر هستید، برای شاخص شدن در میان جمعیت افراد، باید نه تنها بهترین، بلکه بهترین بهترین باشید.
این تجربه من را به یک رؤیاپرداز سرسخت و رقیب خستگی ناپذیر تبدیل کرده است. من مطمئنم که اگر در کشور خودم هم میماندم، باز در زندگی اهدافی داشتم اما مهاجر بودن باعث شده است تا من رویاهای بزرگتری داشته باشم.
بعد از مدتی، در کشور خود مهاجر میشوید
در 2 سال اول مهاجرت، من هر روز بیشتر احساس ونزوئلایی بودن میكردم تا اینكه چیزی در من تغییر كرد.
وقتی به خانهمان در ونزوئلا برگشتم، روش زندگی، طرز تفکر مردم، نحوه انجام کارها و همه چیز برایم عجیب و متفاوت به نظر میرسید. اشتباه نکنید، من کشور خود را دوست دارم، اما بعد از دومین سال تحصیل در دانشگاه در کانادا، احساس کردم که در کشور خودم مهاجر هستم.
باید اعتراف کنم که وقتی کلاس ارتباطات انسانی داشتم و استاد ما را با اصطلاح شوک فرهنگی معکوس آشنا کرد، کمی آرامش گرفتم. شوک فرهنگی معکوس همان پریشانی عاطفی و روانی است که برخی افراد هنگام بازگشت به خانه پس از سالها زندگی در خارج از کشور، با آن مواجه میشوند. پس من دیوانه نبودم؛ این موضوع برای همه اتفاق میافتد! با این وجود، این یک نکته مثبت است. تصور کنید هزاران نفر در حال بازگشت به کشور مبداء خود هستند و تجربیات خوبی را که در خارج از کشور آموخته اند، عملی میکنند. این کار مطمئناً میتواند یک ملت را تغییر دهد و کشور را به مکانی بهتر تبدیل کند.
اگر میتوانید و میخواهید، به خودتان فرصت زندگی در خارج از کشور را بدهید. خود را به چالش بکشید، ذهن خود را باز کنید. من تضمین می کنم که شما به یک انسان بهتر و حرفهای تبدیل خواهید شد.